راه رفتن سگ روی آب

 

 

شکارچی پرنده سگ جدیدی خریده بود، سگی که ویژگی منحصر به فردی داشت. این سگ میتوانست روی آب راه برود. شکارچی وقتی این را دید نمی توانست باور کند و خیلی مشتاق بود که این را به دوستانش بگوید. برای همین یکی از دوستانش را به شکار مرغابی در برکه ای آن اطراف دعوت کرد.

 

او و دوستش شكار را شروع كردند و چند مرغابي شكار كردند. بعد به سگش دستور داد كه مرغابي هاي شكار شده را جمع كند. در تمام مدت چند ساعت شكار، سگ روي آب مي دويد و مرغابي ها را جمع مي كرد. صاحب سگ انتظار داشت دوستش درباره اين سگ شگفت انگيز نظري بدهد يا اظهار تعجب كند، اما دوستش چيزي نگفت.
در راه برگشت، او از دوستش پرسيد آيا متوجه چيز عجيبي در مورد سگش شده است؟
دوستش پاسخ داد: آره، در واقع، متوجه چيز غيرمعمولي شدم. سگ تو نمي تواند شنا كند.
بعضي از افراد هميشه به ابعاد و نكات منفي توجه دارند. روي وجوه منفي تيم هاي كاري متمركز نشويد. با توجه به جنبه هاي مثبت و نقاط قوت، در كاركنان و تيم هاي كاري ايجاد انگيزه كنيد.

مسئولیت پذیری

فردی از روی کنجکاوی با هدف شناخت واکنش دیگران نسبت به مسایل پیرامون، میخی را در چهارچوب درب سازمانی که محل تردد بود کار گذاشت. نفر اول وارد شد و بدون اینکه میخ را ببیند از درب گذشت. نفر دوم که از چهارچوب درب می‌گذشت میخ را دید ولی بی توجه به آن گذشت. نفر سوم میخ را دید و پیش خود گفت وقتی کارم تمام شد بر می گردم و میخ را از چهارچوب درب بر میدارم تا برای کسی خطر ایجاد نکند.

  نفر چهارم به محض رويت ميخ و شناخت خطر ميخ در محل تردد، بلافاصله ميخ كشي آورد و ميخ را درآورد و سپس به كار خود رسيدگي كرد.هر فردي نسبت به مسايل واكنشي دارد. نفر اول مانند افراد با درجه شناخت پايين و بي توجه به محيط پيرامون خود. نفر دوم شناخت پيدا كرد ولي مسووليت پذيري نسبت به خطرات آن مساله براي ديگران را نداشت. نفر سوم، داراي شناخت و مسووليت پذيري بود ولي وقت شناسي نداشت و پي به اهميت و ضرورت مساله نبرده بود. نفر چهارم فردي با درجه شناخت بالا، مسووليت پذير، وقت شناس، درك بالا نسبت اهميت مسائل و خطرات محيطي و اينكه اهل عمل.

روش تحقیق

1,2

3

4-5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

19

20

21

22

انیشتین و راننده اش! 
 
انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت بطوریکه به مباحث انیشتین تسلط پیدا کرده بود! یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می کند؟

راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و ...

 

او جای انیشتین سخنرانی کند چرا که انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که سخنرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اصلی تشخیص دهند. انیشتین قبول کرد، اما در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه می کند، کمی تردید داشت.

به هر حال سخنرانی راننده به نحوی عالی انجام شد ولی تصور انیشتین درست از آب درامد. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. در این حین راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ دهد. سپس انیشتین از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد!

نمره های نهایی ترم اول 94-93

نمره نهایی پیشرفته 1

ردیف شماره دانشجویی نمره نهایی
1 900346235 12.38
2 900338186 11.45
3 920518465 غایب
4 920518478 13.5
5 920518489 15.62
6 920518453 17.63
7 900344502 12.01
8 900338037 13.12
9 922051222 5.96
10 901157033 غایب
11 920700840 19.04
12 920518501 11.41
13 922082751 14.55
14 920703479 19.11
15 890379368 غایب
16 920518473 5.14
17 900342257 15.03
18 920518370 16.22
19 922037187 18.79
20 920518469 3.56
21 920518471 18.51
22 922044268 20
23 91364100340 14.54
24 922505774 19.16
25 920518371 12.23
26 922067820 10.78
27 910057355 غایب
28 920518455 20
29 891270207 10
30 922055608 14.88
31 901171989 غایب
32 910711512 12.71
33 920518493 20
34 922051011 غایب
35 920717364 14.44
36 890379491 6.23
37 922032367 16
38 880076054 5.38
39 920518456 غایب
40 920518492 20
41 900345885 13.72
42 900343072 5.56
43 920518457 13.25
44 922063054 غایب
45 910306063 13.14
46 900345674 11.71
47 920696008 غایب
48 920518373 19.68
49 900344908 غایب
50 920518376 12.15
51 910990403 غایب
52 920518362 17.72
53 910108898 19.23
54 900345751 6.25

 

نمره نهایی حسابداری مالی

ردیف شماره دانشجویی نمره نهایی
1 911893920 19.37
26 900060562 غایب
27 910439850 غایب
14 910441323 12.40
12 911877811 14.34
20 900104454 10.30
3 910491026 17.92
25 900060316 0.00
23 900060151 2.10
13 890765032 12.45
5 900060047 16.05
19 900061613 11.09
24 910447263 10.00
28 910478060 غایب
6 910794096 15.60
10 890766467 14.40
15 910473836 12.31
7 900060560 15.24
16 910523868 12.29
22 900060772 2.25
4 911812023 17.37
17 910477857 12.25
2 910469133 18.42
11 910441468 14.37
21 88129100054 10.00
18 900061506 12.00
29 910938485 غایب
8 900060410 14.98
30 900060707 غایب
31 900059970 غایب
9 910790500 14.56

نمره نهایی سیستمهای اطلاعاتی

ردیف شماره دانشجویی نمره نهایی
1 930502567 5.52
2 930360427 غایب
3 930599220 3.85
4 930592329 15.13
5 930585878 16.23
6 930590028 18.43
7 930296496 20
8 930432600 ناتمام
9 930586852 17.53
10 930454923 7.58
11 930375199 15.48
12 930414350 14.48
13 930438746 13.36
14 930474106 ناتمام
15           930351132m 13.98
16 930444758 7.53
17 930388598 13.53
18 930471516 18.06
19 930317928 12
20 930590297 14.48
21 930418320 7.6
22 930513183 13.13
23 930310813 16.73
24 930591090 15.68
25 930342305 12.55
26 930333891 17.66
27 930499334 7.1
28 930537338 15.13
29           920075246m 13.73
30 930299773 17.46
31 930594477 14.38
32 930427860 15.43
33 930441282 16.88
34 930421352 6.15

نمره نهایی متون 1 حسابداری

ردیف شماره دانشجویی نمره نهایی
1 910050461 19.23
2 910123282 غایب
3 922045258 15.74
4 922521959 غایب
5 910107039 19.23
6 910054961 10
7 920674378 غایب
8 920680040 غایب
9 900346138 11.81
10 910111496 16.36
11 900338553 غایب
12 910079259 16.11
13 920679250 غایب
14 910259488 غایب
15 910012607 16.59
16 920654594 غایب
17 900344908 2.15
18 900341038 11.38
19 910344321 غایب

 

نمره نهایی پیشرفته 2

ردیف شماره دانشجویی نمره نهایی
1 920518481 10
2 901239674 10.89
3 922046545 14.82
4 910712073 15.83
5 922037838 15
6 922070950 12.5
7 920518384 14.89
8 922049408 16.62
9 920518355 17.35
10 910712890 4.29
11 922031897 14.36
12 920518347 19.18
13 922045332 14.2
14 922043598 13.56
15 920518388 18.06
16 910713004 14.25
17 920514002 11.78
18 920518346 13.6
19 901182980 11.7
20 922044887 16.41
21 920518487 17.05
22 920518482 19.13
23 910713013 14.05
24 910979256 13.13
25 920706832 15.02
26 910982589 13.43
27 891104847 3.09
28 922044481 18.22
29 910986450 11.5
30 900941532 2.5
31 920518454 2.86
32 922043819 14.24

 

نمره نهایی صنعتی 3

ردیف شماره دانشجویی نمره نهایی
1 922041094 13.96
2 920518481 14.86
3 920518465 غایب
4 910712346 0.57
5 920518489 16.46
6 920690902 17.86
7 920518475 10.75
8 920518453 18.16
9 900941280 12.32
10 910711992 غایب
11 922051222 12.55
12 920518496 12.05
13 922034640 20
14 920700840 16.93
15 922038856 10.12
16 910986451 5.94
17 920518501 13.12
18 891104280 غایب
19 920518500 15.51
20 922036496 13.84
21 901240968 11.87
22 900941795 1.61
23 922082751 12.53
24 920703479 14.35
25 920713002 4.89
26 922066244 15.62
27 920518497 13.93
28 900942655 غایب
29 901200730 غایب
30 920518480 20
31 920518473 11.61
32 920518370 15.55
33 922037187 14.75
34 920696231 17.93
35 922044268 18.17
36 922052571 10.26
37 910956204 12.27
38 910713118 غایب
39 91364100340 10
40 910711689 10.78
41 922505774 13.41
42 920518371 16.1
43 920518366 15.08
44 922067820 5.99
45 910711240 10.64
46 920518455 20
47 922055608 14.33
48 910712900 10.1
49 920704877 11.45
50 920518493 19.53
51 920518490 17.49
52 922051011 غایب
53 910712610 0.5
54 922054044 14.94
55 920518456 غایب
56 901176597 15.93
57 920518492 18.69
58 922536330 20
59 900941427 12.43
60 891216194 0.35
61 920695602 غایب
62 920518350 16.58
63 910711625 11.1
64 920518457 15.18
65 922034687 13.25
66 920518387 4.3
67         922504962m 19.56
68 920518494 16.08
69 922045005 12.04
70 922068275 19.36
71 910712271 12.88
72 911003055 13.25
73 900941326 غایب
74 920518379 16.18
75 910713130 غایب
76 910712129 14.08
77 910712643 12.88
78 900941532 10.9
79 920518461 11.38
80 911011415 12.28
81 920518376 11.53
82 910712621 11.33
83 920518362 4.13
84 901161404 17.13

دکتر گلن گانینگهام

مدرسه‌ی کوچک روستایی بود که به‌وسیله‌ی بخاری زغالی قدیمی، گرم می‌شد. پسرکی موظف بود هر روز زودتر از همه به مدرسه بیاید و بخاری را روشن کند تا قبل از ورود معلم و هم‌کلاسی‌هایش، کلاس گرم شود. روزی، وقتی شاگردان وارد محوطه‌ی مدرسه شدند، دیدند مدرسه در میان شعله‌های آتش می‌سوزد. آنان بدن نیمه بی‌هوش هم‌کلاسی خود را که دیگر رمقی در او باقی نمانده بود، پیدا کردند و بی‌درنگ به بیمارستان رساندند.

 

پسرک با بدنی سوخته و نیمه جان روی تخت بیمارستان دراز کشیده بود ، که ناگهان شنید دکتر به مادرش می‌گفت: «هیچ امیدی به زنده ماندن پسرتان نیست، چون شعله‌های آتش به‌طور عمیق، بدنش را سوزانده و از بین برده است». اما پسرک به هیچوجه نمی‌خواست بمیرد. او با توکل به خدا و طلب یاری از او تصمیم گرفت تا تمام تلاش خود را برای زنده ماندن به کار بندد و زنده بماند و ... چنین هم شد.

 

او در مقابل چشمان حیرت زده‌ی دکتر به راستی زنده ماند و نمرد. هنگامی که خطر مرگ از بالای سر او رد شد، پسرک دوباره شنید که دکتر به مادرش می‌گفت: «طفلکی به خاطر قابل استفاده نبودن پاهایش، مجبور است تا آخر عمر لنگ‌لنگان راه برود».

 

پسرک بار دیگر تصمیم خود را گرفت. او به هیچ‌وجه نخواهد لنگید. او راه خواهد رفت، اما متاسفانه هیچ تحرکی در پاهای او دیده نمی‌شد. بالاخره روزی فرا رسید که پسرک از بیمارستان مرخص شد. مادرش هر روز پاهای کوچک او را می‌مالید، اما هیچ احساس و حرکتی در آنها به چشم نمی‌خورد. با این حال، هیچ خللی در عزم و اراده‌ی پسرک وارد نشده بود و همچنان قاطعانه عقیده داشت که روزی قادر به راه رفتن خواهد بود

  

یک روز آفتابی، مادرش او را در صندلی چرخ‌دار قرارداد و برای هواخوری به حیاط برد. آن روز، پسرک بر خلاف دفعه‌های قبل، در صندلی چرخ‌دار نماند. او خود را از آن بیرون کشید و در حالی که پاهایش را می‌کشید، روی چمن شروع به خزیدن کرد. او خزید و خزید تا به نرده‌های چوبی سفیدی که دور تا دور حیاط‌شان کشیده شده بود، رسید.

 

با هر زحمتی که بود، خود را بالا کشید و از نرده‌ها گرفت و در امتداد نرده‌ها جلو رفت و در نهایت، راه افتاد. او این کار را هر روز انجام می‌داد، به‌طوری که جای پای او در امتداد نرده‌های اطراف خانه دیده می‌شد. او چیزی جز بازگرداندن حیات به پاهای کوچکش نمی‌خواست.

 

سرانجام، با خواست خدا و عزم و اراده‌ی پولادینش، توانست روی پاهای خود بایستد و با کمی صبر و تحمل توانست گام بردارد و سپس راه برود و در نهایت، بدود. او دوباره به مدرسه رفت و فاصله‌ی بین خانه و مدرسه را به خاطر لذت، می‌دوید. او حتی در مدرسه یک تیم دو تشکیل داد.

 

سال‌ها بعد، این پسرکی که هیچ امیدی به زنده ماندن و راه رفتنش نبود، یعنی دکتر «گلن گانینگهام» در باغ چهارگوش «مادیسون» موفق به شکستن رکورد دوی سرعت در مسافت یک مایلی شد!

پاورپوینت سیستمها

لطفا جهت دریافت فایهای پاوروینت بر روی فایل مورد نظر کلیک کنید.

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

مشت

دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت:

مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش...

بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد

و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت:

چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می‌دی،

می‌تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.

ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد...

مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات‌ها خجالت می‌کشه گفت:

"دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار"

دخترک پاسخ داد:

"عمو! نمی‌خوام خودم شکلات‌ها رو بردارم، نمی‌شه شما بهم بدین؟ "

بقال با تعجب پرسید: چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می‌کنه؟

و دخترک با خنده ای کودکانه گفت: آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!

داشتم فکر می‌کردم حواسمون به‌ اندازه یه بچه کوچولو هم جمع نیس که بدونیم و مطمئن

باشیم که مشت خدا از مشت ما بزرگتره!



﴿ بَقِیَّتُ اللَّـهِ خَیْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ ...﴾

آنچه خدا بر شما باقی گذارد برای شما بهتر است اگر واقعا ایمان دارید...

(آیه 86 سوره ی هود)

امام حسین(ع)

و باز عطر معطر یا حسین است فضای زمین و زمان را در برگرفته وآدمها را هر کجای عالم خاکی که باشند هر یک را حکایتی ست از اعماق دل با صاحب محرم ماه احرام حضرت حسین بن علی (ع) به قصد طواف حضرت دوست پس سلام بر محرم ،ماه داغ شدن داغ های عظیم و

سلام برآن کودکی که عطش حنجره ی کوچکش با گرمیِ خون گلویش سیراب شد

سلام بر آن طفل 3 ساله با آن نگاه ملتمسانه بر چهره ی پدر که هنوز دستهای کوچکش دور سر پدر بهم نمیرند راستی این بود پاسخ یتم نوازی علی(ع)؟ 

سلام برآن جوانی که افتخار پدر بود و شبیه ترین خلق به جدش رسول خدا(ص) هر چند تاریک دلان را دیگر نه چشم میبیند ونه گوش

سلام بر آن بانوی صبور که عفت فاطمه (س)با شهامت علی(ع) آمیخته در وجودش، ایستاده چون کوه در هم همه ی جولان سیاهی و بطلان ،زنی که تنها خدایش میداند بر دل او چه گذشت

سلام بر مردی مرد از تبار علی بن ابی طالب که ادبش پیشی میگرد بر مردانگی هر آنکه نام مرد پیشه کرد مردی که لطافت روح علی(ع) در مقال طفلی را با شجاعتش در میان دیو صفتان نشانه دارد

وسلام بر آن مردی که 1400 سال است حکایت آه و آب و عطش وآتش قرین نام مبارکش

وما چه ناعادلانه هر سال دوره مکنیم دردهای حسین را به آب و اشک

چه کسی میداند عرق شرم را بر پیشانی مردی که کودکش در دستش جان میدهد در مقابل زنی که منتظر کودکی سیراب است

چه کسی میداند غیرت مردانه ی مردی را در واپسین لحظات عمرش از واهمه شکستن حرمت اهل حرمش

چه کسی میداند وسعت تنهایی مردی را که در نیم روزی تنهاترین تنهای زمین شد

چه کسی میداند درد درآغوش کشیدن برادری لب تشنه در کنار نهر آب را

چه کسی میداند....

صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام

«شهادت و جهاد امام حسین (علیه السلام)»


شهید ،برترین مجاهد است و شهادت ،عالی ترین مراحل جهاد
جهاد ، از خود گذشتن و از خویش بریدن و به حق پیوستن است .
جهاد ، خواست خدا را بر خواهش دل مقدم داشتن و آن را نادیده گرفتن است .
جهاد ، از جان گذشتن ، از نام گذشتن ، از دوست گذشتن ، از مال گذشتن ، از مقام گذشتن ، از آسایش چشم پوشیدن ، از زن و فرزند بریدن است برای خدا .
جهاد ، خشم و غضب را فرو بردن ، از کینه توزی دست برداشتن است ، برای خدا .
کاری است نه آسان ، دشوار و بسی تلخ .
جهاد ، بر خلاف خواسته دل حرکت کردن و فقط براساس رضایت الهی است .
جهاد ، اصلاح را از خود آغاز می کند و دیگران اصلاح را از دیگری .
مجاهد خود را برای هدف می خواهد ، نه هدف را برای خود . راهی را که به سوی هدف می رود بر می گزیند و از راهی که به سوی خواسته دل می رود می گریزد .
مجاهد مهربان است ، خوش خو و خوش اخلاق است ، صبور است ، گذشت دارد ، خیر خواه بشر است ، 
امام حسین مجاهد بود ، پدرش مجاهد بود ، برادرش مجاهد بود ، جدش مجاهد بود ،پس باید دوستان و رهروانش هم مجاهد باشند .

« راز شهادت امام حسین (علیه السلام)»

ا : بیدار کردن انسانهای غافل .
2 : چراغ راهنمای بشر .
3 : اراده را در افراد ایجاد کردن و دفاع از اسلام .
4 : از بین بردن ظلم و فساد .
5 : اسلا م را زنده کردن .
7 : آبیاری درخت فضیلت و نیکو کاری .
8 : آب حیات بشریت .

«شعار امام حسین (علیه السلام)»

1 : یگانگی و یکرنگی میان مسلمین .
2 : اهمیت به نماز و نماز اول وقت را به پا داشتن .
3 : بر پایی دین انسانها در قلب و رفتار و کردار .
4 : اخلاص در عمل ( همه کارها برای رضایت خداوند )
5 : احیای امر به معروف و نهی از منکر در بین جامعه .
6 : طرفدار حق باشید همیشه سر فرازید .

«ویژگی یاران امام حسین (علیه السلام)»

1 : در کارهای خوب معروف و شناخته شده بودند .
2 : در ظاهر و باطن افرادی مودب و تمیز بودند .
3: همیشه قرآن را تلاوت می کردند .
4 : اهل مطالعه و علم عالمین را دوست داشتند و احترام می گذاشتند .
5 : همه کارهایشان را برای خشنودی خدا انجام می دادند .
6 : به قول و عهد خود عمل می کردند .
7 : در همه کارها اول حرف امام خود را گوش می کردند .
8 : شجاعت در برابر کارهای زشت و ناپسند .